شوشان - علی عبدلخانی :
اول:ناهمخوانی صفت و موصوف در اشخاص و دامن زدن به این ناهمخوانی از مشکلات دیرباز جامعه ما بویژه در فصل انتخابات است.
این ناهنجاری اجتماعی گاهی به درجه ای از شدت می رسد که موصوف هیچ فهم و درکی از صفتی که به او می دهند، ندارد.
▫️تکنوکرات از جمله صفاتی است که عده ای از نامزدها بدون آنکه کمترین اطلاعی از مفهوم و معنای آن داشته باشند، صرفاً جهت ایجاد یک پیشینه یا سبقه ی علمی و حرفه ای در خود، از آن استفاده می کنند.
تکنوکراسی یا فن سالاری به مجموعه ی اجرایی - اداری می گویند که بر اساس معیارهای علمی و شایسته گزینی و به دور از هرگونه اعمال سلیقه و... اداره می شود بنابراین یک تکنوکرات باید از دلِ یک ساختارِ اداری یا اجرایی مبتنی بر شایسته سالاری بیرون آمده باشد و صرف ادعا محمل مناسبی برای طرح این قبیل ادعاهای بزرگ نخواهد بود.
با نگاهی به تبلیغات شورای اهواز مشخص می شود که جفای در حق شهرداری اهواز بعنوان یک شخصیت حقوقی، در این دوره به عالیترین حدِ خود رسیده است.
پراکنده نویسیهای تبلیغ چینانِ کم بها! نشان می دهد که آنها برای برجسته کردن نامزدهای انتخاباتی موردنظر خود، شهرداری را موسسه ای قائم بر تکنوکراسی و گزینه شان را به صرف اشتغال در آن موسسه، تکنوکرات معرفی می کنند.
این ظلم بزرگی در حق آن موسسه است چرا که نه شهرداری در قالبِ تکنوکراسی یا فن سالاری جای می گیرد و نه اشخاص موردنظر آنها واقعاً تکنوکرات یا فن سالار هستند.
سئوال قابل طرح در این ارتباط آن است که: *آیا می توان فقط ۱۰ درصد از معنا و مفهوم فن سالاری را در این موسسه مشاهده کرد تا در این صورت ادعای منسوبین به آن موسسه را حمل بر صحت نمود؟
کاندیدایی که بخاطر رسیدن به نهادِ شورا تن به جعل عنوانِ علمی بدهد و صفتی که فاصله اش با آن زمین تا آسمان است را برای خود برگزیند و با چنین شیوه ای قصد فریب افکار عمومی را دارد، چگونه می تواند امین و خدمتگزار مردم در فرض ورود به شورای شهر باشد؟ *مگر شرط اول جهت کسب اعتماد مردم و اخذ عنوان وکالت از آنها صداقت نیست؟ فاصله ی صداقت و کسانی که صبح تا شام دمِ از تکنوکرات بودن می زنند را چگونه می توان اندازه گرفت؟
آیا مدعیان فن سالاری در موسسه ی مزبور فراموش کرده اند وقتی یک مدیر در چارچوب وظایف خود و بشکلی کاملاً فن سالارانه، مواضع مدیر ارشد خود را با تکیه بر استدلال رد کرد، چه تعاملی با وی صورت پذیرفت؟ مگر فردای همان روز از پُستی که در آن بود عزل نشد و در دسته ی نیروهای مغضوب قرار نگرفت؟ در چنین حالتی چگونه می شود خود را فن سالار نامید؟ مدعیان تکنوکراسی در شهرداری و تکنوکرات بودنِ خودشان در همان موسسه، صادقانه پاسخ دهند که؛ کجای سیستمی که تا این حد قائم به علایق و سلایق فردی و شخصی است، می تواند بویی از تکنوکراسی برده باشد؟
دوم:درست است که دنیای ادعا حد و مرزی نمی شناسد اما هستند مطلعانی که با تکیه بر اطلاعات دقیق در مقابل ادعاهای واهی قرار بگیرند و اصل و اساس بسیاری از خلاف واقع گوئیها را برملا کنند.
یکی از مناسبترین شیوه ها برای جداسازی بخشِ ادعاهای صحیح از ناصحیح، برگزاری مناظرهای نظامند با چهره هایی است که بدون تکیه بر حجت و دلیل خود را سوپرمنِ اهواز معرفی می کنند، است.
به نظر می رسد که مناظره و به چالش کشاندن صاحبان شعارهای واهی ( اعم از اینکه شعاردهندگان منسوب به موسسه مذکور باشند یا نباشند)، تنها راه تعدیل فضای تبلیغات در فرجه ی قانونی است.
این اتفاق کمک بسیار بزرگی در شناسایی گزینه های توانمند و جدا کردن آنها از مدعیان پوچ خواهد نمود.
با توجه به ضرورت ورود به این موضوع از بُعد اخلاقی و در راستای شفاف سازی و عمل به وظیفه ی حرفه ای، از همکاران مطبوعاتی بویژه آقایان فروغی نیا، حمید و حلالی تقاضا می کنم پیشگام برگزاری قانونمند و بیطرفانه ی مناظره های موردنظر باشند.
برگزاری مناظرات محدود در فرجه ی تبلیغات قانونی با توجه به اطلاعات و تجاربی که دوستان و سایر پیشکسوتان مطبوعات استان در اختیار دارند می تواند نقطه ی عطفی در تعامل مسئولانه ی آن عزیزان با موضوع انتخابات شورا و برملا کردن حقایقِ شعارسرایان باشد.
توضیح: در تکنوکراسی هدف نهایی توسعه است که مورد نظر ما در رابطه با شهرداری توسعه ی اخلاق مند است، لذا نباید این مبحث را با مفهوم مطلق تکنوکراسی به اشتباه گرفت.